همه چیز درباره ی کنکور و امتحان دادن

مجموعه نکات و سوالات کنکوری و . . .

همه چیز درباره ی کنکور و امتحان دادن

مجموعه نکات و سوالات کنکوری و . . .

یکمی هم با دانشگاه

درباره ی رفتار هایی که در دانشگاه می شود . . .

درباره ی دانشگاه . . .

اول می‌خواستم مطلب تند و تیزی بنویسم و شما را به صلابه بکشم. می‌خواستم محاکمه‌تان کنم و بگوییم چه وضعی است. می‌خواستم در لفافه بپرسم چرا خجالت نمی‌کشید. بگویم چرا تکانی به خودتان نمی‌دهید. می‌خواستم بپرسم چرا این همه بی‌خیالید و دنیا و مافی‌ها برایتان هیچ است. اما پشیمان شدم. فکر کردم چرا این‌طور قضاوت می‌کنم. فکر کردم از کجا معلوم که این‌طوری باشد. تازه اگر این طوری باشد هم کی می‌تواند بگوید که به این جور نگاه ‌کردن اعتراض کنم و محاکمه کنم و محکوم کنم. به چه حقی؟ من، خودم را می‌گویم.

می‌گویند فضای دانشگاه‌ها عوض شده، دیگر آن چیزی نیست که در تصور جامعه از دانشگاه وجود داشت. این را دانشجویان ترم اولی که برای قبول شدن در کنکور، سال‌ها سرشان در درس و کتاب بوده، وقتی فضای دانشگاه توی ذوقشان می‌زند، بهتر از دیگران درک می‌کنند.

فقط کافی است سر کلاس‌ها حاضر شوی، جز بعضی استادها که کار عملی می‌خواهند و رس دانشجو را می‌کشند، بقیه استادها کاری به کارتان ندارند، همان چند روز امتحان که جزوه‌ها و کتاب‌ها را بخوانی و گاهی هم فرصت تقلب دست بدهد، مدرک گرفتنت تضمین شده است.

کتابخانه دانشگاه زیاد شلوغ نیست، فقط بخش پایان‌نامه‌ها طرفدار دارد. هر وقت بیایی عده‌ای نشسته‌اند و از روی پایان‌نامه‌های دیگرانی کپی می‌زنند که بیشتر آن‌ها هم برای نوشتن پایان‌نامه چنین رنجی را متحمل شده‌اند. البته به روز نبودن بیشتر کتابخانه‌های دانشگاهی را هم باید یک دلیل این استقبال نکردن دانست.

از راه‌پله‌های شلوغ که پایین بیایی، دانشجویان را می‌بینی که با خیال راحت در حیاط، روی سکوها و نیمکت‌ها نشسته‌اند، گپ می‌زنند و شیطنت می‌کنند. یکی از این جمعیت دغدغه درس ندارد، اگر هم اضطرابی در چهر‌ه‌شان باشد از مشکلات اداری است که پیدا می‌شود!

این تصویر دانشگاهی است که همواره از آن به عنوان نهادی تاثیرگذار در فعالیت‌های علمی یاد شده، تصویر دانشجویانی که به عنوان گروه‌های مرجع جامعه بر سایر افراد تاثیر گذارند.

نیاز جامعه، افراد را بار می‌آورد. هر دوره‌ای میدان خاص خودش را باز می‌کند. یک دوره انقلاب است، یک دوره سازندگی، یک دوره جنگ و یک دوره... افراد هر دوره بر اساس نیازها و پیچیدگی‌های خاص آن دوره رشد می‌کنند. جامعه امروز ایران به دانشجویانی نیازمند است که در عرصه علمی تلاش کنند و از جریان‌های مختلف کشور و جهان هم آگاهی کامل داشته باشند. نیاز امروز، جهاد در حوزه علم است. می‌توان گفت با وضعیتی که وجود دارد، ما دچار تغییر ذائقه دانشجویی شده‌ایم.

دانشجویان اوقاتشان را به بطالت می‌گذرانند. در کلاس 50 نفره هر کس کار خودش را انجام می‌دهد. فقط دو سه نفر به درس گوش می‌دهند، بعضی‌ها با موبایل بازی می‌کنند، بعضی‌ها می‌گویند پایه درسی‌شان از مدرسه خوب نیست، بنابراین درس را نمی‌فهمند و گوش نمی‌دهند، بعضی‌ها هم لحظه حاضر غایب در کلاس پیدایشان می‌شود. به جای همه مسائل مربوط به درس، بانک اطلاعات همکلاسی‌هایشان هستند. بسیاری از بچه‌ها در دانشگاه بیشتر به فکر مخ‌زنی‌اند، قرارهای بیرونشان را می‌گذارند، از استادی هم که سخت بگیرد بدشان می‌آید و زیرآبش را می‌زنند.

تعدادی از شیطنت‌های دانشجویی به طبیعت جوانی‌ باز می‌گردد و در همه دوره‌ها هم در دانشگاه‌ها وجود داشته است، ولی این شیطنت‌ها وقتی به حدی بیش از معمول می‌رسد و منجر به فاصله گرفتن آن‌ها از درس می‌شود، نگران کننده است. در مقابل بعضی دانشگاه‌ها به روش سختگیرانه‌ای مثل اخراج دست می‌زنند، ‌اما این راه‌حل مسئله نیست.

این افزایش ظرفیت متناسب با توانایی علمی ما نبوده و فضای دانشگاهی مدیریت نشده است. بنابراین به سمت فضایی رفته‌ایم که دانشگاه‌ پاس‌گاه شده است؛ یعنی مکانی برای گرفتن واحد و پاس کردن، نه دانش‌آموزی.

بحران بزرگ شدن قاعده هرم جمعیتی در نیمه اول دهه 60 به دانشگاه رسیده و افزایش ظرفیت دانشگاه‌ها را درمان مشکل بیکاری دانشجویان دانسته‌اند. چنان که یکی از مدیران دانشگاهی کشور گفته بود حداقل فایده افزایش ظرفیت دانشگاه‌ها این است که بحران بیکاری را 4 سال عقب بیندازیم. احتیاجی نیست به دانشجویان بگوییم چه کنند، مهم‌ترین وظیفه بستر سازی است. اگر این اقدام صورت بگیرد، دانشجویان جز میدانی برای عرصه کار و خلاقیت چیز دیگری نمی‌خواهند. اگر بسترسازی شود این فعالیت‌ها صورت می‌گیرد ولاغیر. 

منبع : ضمیمه ی روزنامه ی خراسان - جیم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد